چهارشنبه / ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ / ۱۳:۰۲
سرویس : خواندنی های
کد خبر : ۱۱۲۵۶
گزارشگر : ۱۰۰۶
سرویس خواندنی های

تاریخچه ساندویچ در ایران از دیروز تا امروز

به گزارش خبرگزاری فودنا مقاله ای که می خوانید شرحی است بر اینکه چگونه ساندویچ وارد ایران شد و به شکل امروزی رایج گشت .

تا سال 1306 هـ. ق ( 1889 م) که ناصرالدین شاه قاجار براى بار سوم راهى فرنگستان شد ، هیچ ایرانى نه نامى از ساندویچ شنیده نه آن را تناول کرده بود. گرچه در ایران عصر ساسانی غذایی حاضرى به نام بزم آورد یا خامیزگ (گوشت دودى گوساله) متداول بود که شاهان در سفرهاى جنگى مى‌خوردند و خامیزگ گوشت نیمه‌پزى بود که آن را لاى نان گذاشته صرف مى‌کردند ، اما از ساندویچ در ایران اثرى نبود و فقط اروپایى‌ها مى‌دانستند.

یک قرن پیش از میلاد مسیح یک خاخام یهودی به نام Hillel the Elder ، قطعاتی از گوشت خوک را در خمیر نان فطیر قرار می‌داد و می‌خورد ، وی شاید نخستین شکل ابتدایی ساندویچ را درست می‌کرد. در قرن18 میلادى یک کنت قمارباز انگلیسى از بس به قمار و ورق علاقه داشت ، دستور مى‌داد غذاى گوشتى او را به صورت حاضرى و لاى نان گذاشته سر میز قمار بیاورند که مجبور نباشد برای خوردن غذا لختى میز قمار را ترک کند.

اما ناصرالدین شاه در جلد سوم کتاب خاطرات سفر سوم فرنگستان خود به صراحت مى‌نویسد با وجود اینکه در ترن آلمان که او را از برلین به سوى یکى از شهرهاى آن کشور مى‌برده در انتظار آوردن سینى غذا بود اما مهمانداران یک بسته که عبارت از نان دراز لوله‌اى بوده وسط آن گوشت سرد قرار داشته به او تقدیم کرده و یک بطرى شربت هم براى رفع تشنگى کنار آن بسته کوچک نان وگوشت به او داده‌اند و شاه از این غذای مختصر و محقر بسیار تعجب کرده است.
روس‌های تزاری در پذیرایى‌هایى که از خود و دیگران مى‌کرده‌اند زاکوسکى (اوردور) شامل انواع غذاهاى سرد مانند کالباس، سوسیس ، ژامبون، انواع سالادهاى سیب زمینى و الویه (با روغن زیتون)، ماهى کیلکا، ماهى ساردین و ماهى سفید وکفال، لوبیا یخته سرد و امثال آن سر میز حاضر مى‌کرده و سپس شام اصلى را سر میز مى‌آورده‌اند
ساندویچ خوردن درایران متداول نبوده فقط قزاق‌هایى که جلوى در سفارتخانه‌ها و اماکن دولتى و خانه اعیان و اشراف کشیک مى‌داده‌اند سر ظهر دیزى آبگوشت سربازخانه را که براى آنها مى‌آورده‌اند ابتدا آب آن را در بادیه‌اى ریخته، نان سنگک در آن ترید کرده با قاشق یا دست مى‌خورده‌اند. سپس خود گوشت و سیب زمینى و نخود و لوبیا و لیموعمانى و گوجه فرنگى و پیاز داخل دیزی را با گوشت‌کوب محکم کوبیده آن را لاى یک نان سنگک دو آتشه خشخاش زده بزرگ لوله کرده سرازیرکرده قطعات پیاز را هم با سر نیزه ریز کرده روى گوشت کوبیده ریخته، نان سنگ را به صورت لوله‌اى در آورده با لقمه‌هاى کله گربه‌ای نان و گوشت مزبور را که ادویه و دارچین زیادی هم روی آن مى‌ریخته‌اند، مى‌خوردند.

ورود سوسیس و کالباس به ایران

پس از انقلاب کمونیستى در شوروی 1296/1917عده زیا‌دى از ارمنیان روسیه و نیز روس‌هاى سفید یا مخالف انقلاب به ایران سرازیر شدند. کالباس، سوسیس، ژامبون از مواد غذایى مورد علاقه شدید روس‌ها و ارامنه است.
تهیه کالباس به صورت کنونى اما به شکل دستى وسنتى ازدوران بسیار قدیم در یونان و سپس روم و اروپاى
قرون وسطى و جدید متداول بوده و با سیر و نمک و پس از کشف جزایر ملوک چین و هند با انواع چاشنى‌ها آن را خوشمزه مى‌کرده‌اند. ارمنیان و روس‌هاى سفیدی که به ایران آمدند و در گیلان و مازندران و استرآباد و تهران مستقر شدند با توجه به خوک‌هاى اهلى و وحشى در شمال ایران و گرازهاى سانگله که البته گوشت آنها در اروپا مرغوب نیست ، شروع به تهیه کالباس و سوسیس و ژامبون کردند، آقایان آرزومان و میکاییلیان دو تن از ارمنیان مهاجر به ایران کارگاه‌هایى نخست در گیلان و سپس در تهران تاسیس کردند و شروع به تهیه کالباس و سوسیس و ژامبون کردند.
تا آن زمان اروپاییان مقیم تهران این مواد گوشتى را از قوطى‌هاى کنسرو که از اروپا به ایران فرستاده مى‌شد بیرون آورده مى‌خوردند، اما به زودی تولیدات ایران مورد قبول خاطرشان قرار گرفت و دو مؤسسه آرزومانیان و میکاییلیان به کارخانه‌هاى بزرگى تبدیل شدند. شهرت کالباس و سوسیس و ژامبون ایران بدان حد بود که در جنگ دوم جهانى پس از اشغال ایران، انگلیسى‌ها رسما و طى نامه‌ای درخواست موافقت با صدور چند تن کالباس و سوسیس ایران را به خارج برای رفع نیاز سربازان انگلیسى در آفریقا و خاور نزدیک کردند که اسناد آن موجود است.

نخستین ساندویچ فروشى‌هاى ایران

از دوران جنگ دوم به بعد اولین ساندویچ‌فروش‌ها در تهران و سپس در طول 10 سال در شهرستان ‌ها افتتاح شدند که غالب کارکنان آنها ارمنى بودند. نخستین بار در خیابان استانبول یا استامبول تهران چند مغازه که ماهی و ماهی دودی و لوله‌هاى کالباس مى‌فروختند ساندویچ عرضه کردند که بهای آن دانه‌ای پنج قران بود. نان بولکا (سفید بامزه ترشى خمیر)، خیارشور حلبى تبریز، کمى کره که به نان مى‌مالیدند وچند برگ جعفرى تازه خرد کرده. "مغازه خزر" در ا بتداى خیابان استانبول پس از چهار راه فردوسى- استانبول- نادرى در پاساژى واقع بود و مدتی بعد در طبقه زیرین آن رستورانى افتتاح شد که در آنجا چند نوع غذا از جمله سوسیس سرخ کرده یا مغز گوسفند یا کتلت یا ماهى ازون برون یا شیر ماهى را همراه با توده‌اى از سیب‌زمینى پوره خوشمزه که روى غذا و سیب زمینى سس گوجه فرنگى یا کچاپ هم مى‌ریختند به بهای نازل هر پرس شش قران و بعدها 12 ریال و در دهه چهل18 ریال! عرضه مى‌کردند. آنجا محل جمع شدن و سخن گفتن و وقت گذراندن شعرا، نویسندگان ، روزنامه‌نگاران و دانشجویان و دانش‌آموزان کلاس‌هاى بالاى مدارس متوسطه بود. دانشجویان دانشکده افسرى تهران هر شب جمعه در خزر در طبقه بالاى بیسترو اجتماع مى‌کردند و با خریدن یک لوله بلند و باریک کالباس که آن را با نان بولکا (سفید) و خیارشور و گوجه فرنگى مى‌خوردند عیشى شاهانه راه می‌انداختند.
چند صاحب بیسترو ارمنیانى قانع، مهربان و خونسرد بودند ، با خوشرویى و قناعت مقدم جوانان را مى پذیرفتند. شب جمعه در ساندویچ‌فروشى‌هاى خیابان‌هاى استانبول و نادرى و لاله زار و لاله زارنو غلغله‌اى بود. دانشجویان دانشکده افسرى ارتش به ویژه از مشتریان وفادار ساندویچ‌فروش ‌های لاله‌زار نو بودند زیرا آنها در طول هفته هر روز ناهار ساچمه پلو (عدس پلو) ، علف پلو ( سبزی پلو) ، آش گل گیوه (آش کشک) طاس کباب ، راگو ، قیمه پلو ، چلوخورش علف دانشکده (قرمه سبزی) و کتلت‌هایی که از سفتی و سختی شباهت به آجر پاره داشت خورده و شب جمعه میل داشتند ساندویچ کالباس و سوسیس بخورند. آنها هر دو سه نفر دور یک لوله نیم مترى کالباس سیردار جمع شده قطعات بریده آن را با رغبت و اشتهای زیادى همراه نان بولکاى ترش مزه و گوجه فرنگى و خیارشور به معده مى‌فرستادند. آن زمان از سس ساندویچ اثرى نبود و به جاى آن ساندویچ‌فروش‌ها در نهایت سخاوت مقداری کره اعلا لاى نان مى‌مالیدند. د رخیابان شاه‌آباد (جمهورى) دکه ساندویچ‌فروشى اسلامى جمع و جورى بود که به جاى کالباس، کوکو، کتلت و تخم مرغ لاى نان مى‌گذاشت و کار او هم بسیار گرفته بود. ساندویچ از سال‌های حدود 1335به شهرستان‌ها نیز انتقال یافت.

رفتن به ساندویچ فروشى و بى‌آبرویى

در سال‌هاى اول افراد محترم و آبرومند رفتن به ساندویچ‌فروشى‌ها را دون شأن مى‌دیدند و حداکثر رضایت مى دادند به چلوکبابى و چلوخورشتى بروند. همان طور که در عصر ناصرى نیز رفتن به رستوران و چلوکبابى کارى خلاف آبرو تلقى مى‌شد و مى‌گفتند فلانی سفره درست و حسابى ندارد که به دکه نان وکباب یا دکان چلوکبابى مى‌رود اما کم کم رفتن به دکان ساندویچ‌فروشى متداول شد و امروز بسیا‌رى از خانم‌ها و آقایان و جوانان خوردن ساندویچ را بر صرف غذا در خانه ترجیح می‌دهند . حتی در حدود سال‌های دهه 40 گفته مى‌شد که تعداد کارگران ساندویچ‌فروشى‌ها تنها در شهرستان رشت به 16000 تن رسیده است. در دهه 1340در بلوار کشاورز که ابتدا بلوار الیزابت دوم نام داشت یک ساندویچ‌فروشى بزرگ به نام 444 افتتاح شده بود. نام فروشنده خوش اخلاق و خنده‌روى آن به نام على آقا را کسى نمى‌دانست و او را علی آقا 444می‌خواندند. على آقا که حتى بعدا معلوم نشد نام خانوادگیش چیست و برادرش آقا داوود از ساندویچ فروشان موفق تهران بودند و سال‌ها عده زیادی دوست داشتند به مغازه 444 بروند و ساندویچ 444 بخورند. على آقا بعدها خود مستقلا فروشگاهى در سه راه تخت جمشید (طالقانى) امروز افتتاح کرد که مشتری بر آن می‌جوشید. ساندویچ کتلت، کالباس، سوسیس و نیز لوبیا پخته پر از پیاز داغ و انواع چاشنى‌های برادران مزبور درتهران سال‌های دهه 1350 شهرت زیادی یافته بود. همین طور ساندویچ سالاد الویه، مغز و زبان آنها
افسوس که على آقا اگر زنده مى‌ماند دور نبود یک سلسله فروشگاه‌هاى زنجیره‌اى فست فود تأسیس کند ، در جوانى مرد و بعد از او مغازه‌اش از هم پاشید!
از همبرگر تا پیتزا
در تهران طی دو دهه 1330 تا 1350 تعداد ساندویچ‌فروشى‌ها ازده‌هزار گذشت. در اوایل دهه 1340 ، همبرگر وارد بازار غذای ایران شد. تاپس همبرگر در بلوار ناهید ، خیابان جردن (آفریقا) ، اولین همبرگرها را با بهای سه تومان ، بله سه تومان عرضه می‌کرد که با یک بطری پنج ریالی نوشابه و یک پاکت سیب‌زمینی به بهای پنج ریال ، قفیمت کل غذا از 40 ریال بیشتر نبود ، وقتی همبرگر تاپس بهای غذای خود را گران کرد و چهل ریال بابت یک همبرگر گرفت ، غوغایی در تهران برپا شد. شهرداری دخالت کرد و دستور بازگشت به بهای سابق را داد که صاحب همبرگرفروشی زیر بار نرفت و به جای همبرگر ، پیتزا عرضه کرد که گران‌تر بود.
اولین پیتزا در ایران در خیابان ویلا و همزمان در خیابان شاه عباس آن زمان در نیمه سال‌های دهه 1340 عرضه شد که آن را پیتزای پنتری می‌خواندند و در آن دو رستوران غذاهایی مانند مرغ در سبد (همین مرغ سوخاری) که با سیب‌زمینی تنوری سرو می‌شد و اغذیه دیگر می‌آوردند و سایز یا اندازه پیتزا سه نوع متفاوت داشت که بزرگ‌ترین 18 تومان ، متوسط 16تومان و کوچک 14 تومان قیمت داشت! در دهه‌های 1325 تا 1355 ساندویچ‌فروشی دیگری در تهران شهرت چشم‌گیری داشت که در ابتدای خیابان لاله‌زار نو ، جنب سینما متروپل قرار داشت ، در دو دکان ، ساندویچ‌های کالباس آن به خوشمزگی و مرغوبیت جنس شهره بود. این ساندویچ‌فروشی «اختیاری» نام داشت و دو برادر ارمنی آن را اداره می‌کردند. بوی کالباس و عطر خیارشور سیردار این مغازه پای هر رهگذری را سست می‌کرد.
به تدریج و از سال 1332 به بعد در سراسر تهران ، دکاکین ساندویچ‌فروشی گشایش یافت و ساندویچ‌فروشان علاوه بر کالباس و سوسیس و ژامبون ، ساندویچ‌های مانوسی با ذائقه ایرانی مانند کتلت ، استیک ، سالاد اولویه ، مغز ، مرغ ، تخم‌مرغ و کوکوسبزی را عرضه می‌کردند.
ساندویچ‌فروشی به تدریج در ایران به صورت یک شغل عمومی و گسترده درآمد

گردآوری : مهران

منبع :  www.mehranirani.persianblog.ir

 

(چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۸) ۱۳:۰۲
داودشهریوری معروف به داود۴۴۴
۱۳۹۸/۱۲/۰۷
5
0
0

من برادر علی ۴۴۴ هستم .دمتون گرم


پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها