رسیدن به رفاه اجتماعی که مهمترین نشانه قوی بودن دولتها و تفاوت حکومتها است، آرزوی همه مردم جهان به نسبت رفاهی است که دارند یا ندارند.
رفاه اجتماعی که باید با امنیت، جادهسازی، مسکن، بهداشت، آموزش و پرورش، ورزش و مانند آن بهصورت عمومی از سوی دولتها تدارک دیده شود و مثل یک چتر بزرگ جامعه را زیر سایه خود قرار دهد نیاز به پول، سرمایه و مدیریت دارد؛ بخشی از این پول و سرمایه باید از سوی مردم به گونههای مختلف از جمله مالیات به دولتها پرداخت شود.
مالیات چیست؟
مالیات برحسب تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OECD) پرداختی است لازم؛ اجباری که ممکن است به شخص، موسسه، داراییهای فردی و حقوقی تعلق گیرد. مالیات انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میشود زیرا ابزار و امکانات دستیابی به درآمد و سود را دولتها فراهم میسازند. مالیات به مثابه یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهرهمندی از امکانات و منابع یک کشور موظف هستند آن را پرداخت کنند تا تواناییهای جایگزینی این امکانات و منابع همیشه فراهم شود. اقتصاددانان به طور معمول از مالیات بر مصرف در مقابل مالیات بر درآمد حمایت میکنند. به عنوان مثال، سیگار و دخانیات از جمله کالاهایی است که دولتها برای جلوگیری از مصرف، مالیاتهای سنگین بر آن وضع میکنند.
انواع مالیات کدام است؟
به طور معمول دو نوع مالیات تعریف شده است: مالیات مستقیم، مالیات غیرمستقیم.
مالیات مستقیم از درآمد یا دارایی افراد حقیقی و حقوقی دریافت میشود؛ مثل مالیات بر درآمد املاک، بر درآمد حقوق، بر درآمد مشاغل، بر درآمد اشخاص حقوقی، بر درآمد اتفاقی، بر درآمد کشاورزی، بر درآمد منابع مختلف، بر دارایی، بر ارث، بر اراضی، بر مستغلات مسکونی و دریافت حق تمبر و....
مالیات غیرمستقیم تابع سیاستهای کلان بازرگانی و شرایط اقتصادی کشورها است؛ مثل مالیات بر واردات که یکی از راههای درآمدزایی دولتها است و برای حمایت از صنایع داخلی نیز به کار گرفته میشود. این دسته از مالیات ممکن است بر اساس نرخ و ارزش کالاها یا بر مبنای ویژگیها و مشخصات مانند حجم و وزن تعیین و دریافت شود. این گونه از مالیات به صورت حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی دریافت میشود. مالیات غیرمستقیم، روی مصرف کالاها و فعالیتهایی وضع میشود که به طور غیرمستقیم بر درآمد موثر هستند.
مالیات بر مصرف، مالیاتی است که مصرفکنندگان کالاهای خاص در زمان خرید آن کالا(به همراه نرخ کالا) پرداخت میکنند. به این ترتیب، هر شخصی که میزان بیشتری از آن کالا را مصرف کند، در نهایت مالیات بیشتری میپردازد. اگرچه این نوع مالیات را سرانجام مصرفکننده نهایی میپردازد اما وظیفه قانونی پرداخت آن به دولت برعهده تولیدکنندگان و فروشندگان است.
مالیات ارزشافزوده نیز از جمله مالیاتهایی است که در سالهای اخیر دریافت آن از خریداران آغاز شده و بحثهای گوناگونی را در حرفههای مختلف به وجود آورده است. مالیات ارزشافزوده نوعی مالیات بر مصرف است که در زنجیره واردات، تولید و توزیع بر حسب درصدی از ارزش کالا و خدمات مشمول دریافت میشود. این مالیات نخستینبار در سال ۱۳۳۰ خورشیدی(۱۹۵۱ میلادی) به منظور فائق آمدن بر مسائل مالی آلمان طرحریزی شد و از سال ۱۳۳۳ خورشیدی(۱۹۵۴ میلادی) به بعد، برزیل، فرانسه، دانمارک و آلمان در زمره نخستین کشورهایی بودند که این مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود معرفی کردند. هماکنون بیش از ۱۴۰ کشور جهان از نظام مالیات ارزشافزوده بهرهمند هستند.
و اما چه اشخاصی مشمول پرداخت مالیات هستند؟
همه اشخاص حقیقی و حقوقی که در یک کشور زندگی میکنند و ملک و املاک داشته و دارای درآمد حاصل از شغل یا هر چیز دیگری باشند باید به نسبت آن و با توجه به قانون، مالیات بپردازند که همین بخش در سالهای اخیر در کشور ما جای بحث و گفتوگوی فراوان داشته است؛ در ایران متاسفانه کارمندان دولت بیشترین مالیات را نسبت به قشرهای ثروتمند جامعه به دولت میپردازند.
آقای رئیسجمهوری
میدانیم که دولتها امکان ارائه خدمات بدون دریافت مالیات را ندارند، بهویژه در شرایطی که از ذخایر و منابع غنی زیرزمینی و خدادادی هم نشود استفاده کرد اما با همه تعریفها و مزایای عمومی که مالیات برای جامعه دربرداشته است، همچنان گروهایی هستند که مالیات گرفتن دولتها را نمیپذیرند و به هر شکل ممکن تلاش میکنند از پرداخت مالیات سرباززنند.
از طرف دیگر، نظام مالیاتی کشور هنوز در روال مناسب و قانونمند حرکت نمیکند؛ درآمدهای مشاغل گوناگون تعریف درستی نشده است، سامانههای رایانهای و پروندههای دستی به یکدیگر کمک نکرده و نوعی تداخل وحشتناک در اجرا به وجود آوردهاند، اصناف از ارائه درآمدهای واقعی اجتناب میکنند، ثروتمندان مالیات کمتری میپردازند، جایگاه هزینه مالیاتهای دریافتی برای افکار عمومی بازتعریف مناسب نشده است و در نهایت مردم پرداخت مالیات را دوست ندارند.
باید برای دریافت مالیات و پرداخت آن از سوی مردم، فرهنگسازی کرد و پیش از هر چیز باید برای سازمان امور مالیاتی طرحی نو درانداخت و این باور را به وجود آورد که قرار نیست مالیاتچیها مچگیری کنند بلکه باید در یک ارتباط دوسویه، مسیر مالیاتی کشور بهبود یابد.