یکشنبه / ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ / ۱۲:۵۳
سرویس : آرد و غلات، مواد نشاسته ای
کد خبر : ۱۰۱۸۵۳
گزارشگر : ۳۵۱۶
اقتصادسبز آنلاین
سرویس آرد و غلات، مواد نشاسته ای
رسول مژده شفق، معاون بازرگانی شرکت ماکارونی «مک» تأکید کرد:

روزمرگی آفت اصلی صنعت غذای ایران

رسول مژده شفق، معاون بازرگانی شرکت ماکارونی «مک» اظهار داشت : صادرات صنایع غذایی در ایران مکانیسم مشخصی ندارد و به محض نابسامانی بازار داخل جلوی صادرات گرفته می‌شود تولیدکننده حتی برای 6 ماه نیز نمی‌تواند قرارداد صادراتی منعقد کند چون شرایط بازار داخلی کشور و بخشنامه‌های خلع‌الساعه، قدرت هرگونه برنامه‌ریزی را سلب می‌کند.

«رسول مژده شفق» ‌معاون بازرگانی شرکت ماکارونی مک بیش از سی سال در بخش دولتی فعالیت داشته است؛ او پیش از سال 59 در بخش خصوصی فعالیت داشت و از این سال به بعد وارد فعالیت‌های دولتی شد؛ عمده فعالیت دولتی او در وزارت بازرگانی و نزدیک به 8 سال از فعالیت کاری خود را در مدیریت رده بالای فروشگاه‌های زنجیره‌ای دولتی سپری و قائم مقام این سازمان با بیش از 300 فروشگاه از تجربیات کاری این مدیر موفق است او همچنین حدود 14 سال مدیر کل تأمین و توزیع کالای کشور در وزارت بازرگانی بوده است؛ مژده شفق به مدت دو سال مدیرعامل انبارهای عمومی کشور در وزارت دارایی و یک سال هم مدیر کل تدارکاتی گمرک کشور را بر‌عهده داشته و 8 سال هم عضو هیأت مدیره و معاون سازمان حمایت در کارنامه کاری او دیده می‌شود. فعالیت‌های دولتی او از سال 88 خاتمه یافت و پس از آن در شرکت صنایع غذایی خوشنام فعالیت دارد.
 
در آخرین روزهای اسفند 99 پیرامون صنعت غذا با وی گفت‌وگویی انجام شده که با هم می‌خوانیم:
 
انجمن صنفی کارفرمایان کارخانجات ماکارونی از «وجود قاچاق در صنعت ماکارونی خبر داد»، چه نظری در خصوص این خبر دارید؟
من چنین چیزی را قبول ندارم، این به این معنی است که ماکارونی ما به حدی ارزان است که قاچاق می‌شود و چنین چیزی نیست؛ قاچاق زمانی است که جنس داخلی ارزان تر باشد، بنابراین به بیرون قاچاق می‌شود و یا جنس داخلی به حدی گران است که از بیرون به داخل قاچاق می‌شود که هر دو حالت درباره ماکارونی صدق پیدا نمی‌کند. در حال حاضر پایه نرخ صادراتی ماکارونی 350 دلار است؛ هیچ‌کس زیر 350 دلار نمی‌فروشد. من این موضوع را شخصا رد می‌کنم و موضوع قاچاق ماکارونی را قبول ندارم.

اما دلالان به بحث صادرات صنعت ماکارونی ورود پیدا کرده‌اند؟!
این موضوع بحث جدا گانه‌ای دارد؛ زمانی‌که کارخانجات متعهد به برگشت ارز شدند، قیمت پایه صادراتی ماکارونی بالای 450 تا 500 دلار بود، قیمت فروش زیر 400 دلار بود، بنابراین کارخانجات و تولید‌کنندگان خیلی رغبت نداشتند تا بنام خودشان صادر شود، برای اینکه 400 دلار می‌فروختند و باید 450 دلار رفع تعهد ارزی می‌کردند و این 50 دلار را از جیب می‌دادند. دلیل دیگر این بود که بانک مرکزی رفع تعهد را بر مبنای ارز نیما می‌گرفت در صورتی‌که تولید کنندگان ارز آزاد می‌فروختند و تفاوت ارز را باید از جیب می‌پرداختند، لذا به این دو دلیل مایل بودند به درب کارخانه ریالی بفروشند و خریداران با کارتی که در اختیار داشتند صادر می‌کردند و این نظام صادراتی کارخانجات را به هم ریخت. برندهایی که سال‌ها در بازارهای افغانستان و عراق زحمت کشیده بودند و برند را معرفی و جا انداخته بودند با این شرایط دچار بهم ریختگی شدند، به‌گونه‌ای که به‌طور نمونه ماکارونی مک را 10 نفر صادر می‌کردند. به‌همین دلیل ما تلاش کردیم و با جلسات و مکاتباتی که با گمرک و سازمان توسعه تجارت داشتیم قیمت پایه ماکارونی را از 450 دلار به 350 دلار رساندیم در حال حاضر هم تولیدات شرکت با ‌نام خودش صادر می‌شود و تعهد ارزی هم 350 دلار است. تقریبا هیچ برندی کمتر از این نمی‌فروشد بنابریان زیانش در اینجا جبران می‌شود. مبحث بعدی تفاوت نرخ ارز است که در حال حاضر دولت تقریباً سعی کرده نرخ ارز نیما را با نرخ ارز آزاد یکسان کند و این مشکل تا حدودی حل شد. به‌نظر می‌رسد منظور از قاچاق این بوده است که در گذشته افراد انواع و اقسام ماکارونی را از بازار جمع کرده و به بازارهایی مثل افغانستان ارسال می‌کردند.
 
تکامل صنعت ماکارونی ایران از دهه 70 استارت زده شد و در دهه 80 به اوج خود رسید روند صنعتی‌شدن ماکارونی از دهه 70 را چطور ارزیابی می‌کنید؟ و چه دورنمایی را برای این صنعت متصور هستید؟
صنعت ماکارونی از دهه 70 با اقداماتی که بخش خصوصی انجام داد، بازار ماکارونی را که 90 درصد در انحصار برندهای خارجی به‌ویژه شرکت‌های ترکیه‌ای بود کاملاً به انحصار تولیدات شرکت‌های داخلی درآورد. این اتفاق با سرمایه گذاری کلان توسط بخش خصوصی رخ داد و بستر برای مابقی شرکت‌ها با تغییر خط تولید و آوردن دستگاه‌های بروز هموار شد تا تولید ماکارونی از روش سنتی و نیمه‌صنعتی به تولید صنعتی تبدیل شود. این اتفاق چند مزیت داشت اول این‌که ما توانستیم محصول خوب، قابل رقابت و صادراتی تولید کنیم. دومین مزیت این بود که این صنعت بار مالی بر دوش دولت نداشت و تنها صنعتی است که هیچ وابستگی به دولت نداشته و ندارد و اگر دولت سنگ‌اندازی نکند این صنعت به بهترین شکل ممکن فعالیت می‌کند. بنابراین در طی سه دهه گذشته خوشبختانه این صنعت توسعه پیدا کرده و زیرساخت‌هایی برای تولید بیشتر ایجاد شده است، به نحوی که بهترین ماشین‌آلات روز دنیا را در اختیار دارد که قابل رقابت با کشورهای پیشرفته در صنعت ماکارونی است مشروط بر اینکه مواد اولیه خوب داشته باشیم که مهمترین آن گندم دوروم است، این محصول قابل رقابت در بازارهای جهانی است. شرط دوم این است که بهره‌‌وری در تولید را بالا ببریم، هزینه‌های تولید و هزینه‌های سربار را کاهش بدهیم تا بتوانیم با برندهای معروف دنیا رقابت کنیم. نزدیکترین رقیب ما در بازارهای منطقه‌ کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و برندهای ترکیه‌ای هستند، اما امروز به جرأت می‌توانیم بگوییم زیرساخت‌های تولید ماکارونی خوب و باکیفیت در کشور مهیا است، مشروط بر این‌که دولت حمایت کند، در حال حاضر 5 سال است که کارخانجات حق خرید و انتخاب گندم کیفی برای تولید محصول ماکارونی را ندارند؛ چون واردات گندم به بهانه خودکفایی ممنوع شده است اگر هم گندمی وارد شود تنها توسط شرکت بازرگانی دولتی انجام می‌گیرد و اولویت تخصیص هم مصارف خبازی است. ما حق انتخاب نداریم و کیفیت گندم‌های داخلی کشور نیز در یک سطح نیستند برخی نقاط کشور گندم کیفی تولید می‌کنند برخی متوسط و برخی کیفیت پایین. بنابراین وقتی حق انتخاب نباشد هر آنچه به شما بدهند استفاده می‌کنید و این در کیفیت محصول اثرگذار است این کیفیت قابل رقابت بامحصول اروپایی و برندهای خوب آسیایی و منطقه‌ای نخواهد بود، حتی ترکیه و حتی برند مصر و عربستان. بنابراین ما در انتخاب گندم مشکل داریم و حتی دو سالی است که صنعت با بنیاد ملی گندم‌کاران همکاری کرده و با کشاورزان بالاتر از نرخ دولتی قرارداد خرید قبل از فصل کشت می‌بندد.

 

از طرفی به صنعت ماکارونی که گندم آزاد را از دولت می‌خرد، تأکید کرده‌اند که سبوسش را هم به قیمت 1400 تومان باید تحویل دولت بدهد، سبوسی که امروز از قیمت گندم در بازار گران‌تر است! این موضوع به دلیل ناکارآمدی سیستم نظارتی است. کجای دنیا دیده اید تفاله کالایی از اصل جنس گران‌تر باشد، سبوس پوسته است به قیمت 3700 تومان در بازار و گندم در بازار آزاد 3 هزار تا 4 هزار تومان است. اگر قرار است سبوس در اختیار من باشد تا بتوانم در بازار بفروشم به من تولید کننده در کاهش هزینه‌ها کمک می‌کند، اما تکلیف می‌کنند که باید با حواله دولتی به قیمت 1400 تومان بفروشید.

 

صنعت ماکارونی زیرساخت‌های خوبی دارد و بیش از یک میلیون تن تا 1.2 میلیون تن ظرفیت تولید دارد و با توجه به گرانی برنج و گوشت و روغن ماکارونی می‌تواند جایگزین مناسب برای سفره خانوار باشد، چرا که یک بسته ماکارونی یک خانواده 5 نفره را سیر می‌کند. یک وعده کامل تغذیه‌ای محسوب می‌شود و به نسبت قیمت متعادلی دارد.
با این اوصاف قاعدتاً باید سرانه مصرف را به حداقل 10 کیلو برسانیم چند سالی است، که روی همان 6.5 و بعضاً 7 سرانه مصرف تولید مانده‌ایم. این یعنی منابع ملی در حال هدر رفتن است، هزینه‌های سربار تولید بالا است که این مسائل به قیمت تمام شده تحمیل می‌شود، کارخانه‌ای که می‌تواند در سال 200 هزار تن تولید کند، 100 هزار تن تولید می‌کند، هزینه‌های تولیدش سرشکن می‌شود بر 200 هزار تن، بنابراین قیمت تمام شده‌اش پایین می‌آید. چون نمی‌تواند با تولید مطابق ظرفیت هزینه‌ها را کاهش دهد قیمت تمام شده محصول افزایش می‌یابد.

 

ما به ظاهر به نان مردم یارانه می‌دهیم، نانوا گران‌فروشی می‌کند، کم فروشی می‌کند و کیفیت را پایین می‌آورد. دلیل این موضوع صفر تا صد انحصاری بودن فرایند ساختار تأمین و توزیع گندم، آرد و نان است که وجود دارد و یک عده منافع و رانتی که از کنار این 8 میلیون تن گندم یارانه‌ای برای عده‌ای سود و منفعت دارد و آنها نمی‌گذارند سیستم اصلاح نشود، مشکلات هم وجود دارد.

 

صنعت غذا یکی از صنایع سودآور است، اما دولت همیشه با سنگ‌اندازی مانع رشد صادرات این صنعت شده اما به صادرات خام فروشی اصرار دارد، اینکه گوجه را صادر کنیم و به شکل رب صادر نکنیم و اصرار به صادرات آرد دارد اما اعتقادی به صادرات ماکارونی که جزء صنایع تبدیلی است ندارد.

 

مخالف این صحبت هستم، اینگونه نیست که دولت فقط توجه به صادرات خام دارد؛ برخی کالاها هستند که هم می‌توان به شکل خام و هم فرآوری صادر شود مانند گوجه فرنگی. 70 درصد گوجه فرنگی به شکل تازه خوری مصرف دارد. در مورد گندم هم دولت فقط به یک شکل موافقت می‌کند این‌که گندم را موقت وارد و از ظرفیت خالی کارخانجات آرد استفاده شود تا ارزش افزوده ایجاد و صادر شود، اما واردات گندم ورود موقت به حدی دشوار است که متقاضی برای این امر وجود ندارد. ظرفیت کارخانه آرد کشور خالی است، تولید کننده چشم امید به‌دست دولت دارد که گندم گرفته تا تولید کند؛ اما مکانیسمی ایجاد نمی‌شود که صادرات آرد داشته باشیم. در مورد محصولات زراعی نیز باید اشاره شود که میوه کاربرد تازه‌خوری دارد ‌که بخشی به این شکل و بخشی به شکل کنسانتره و یا خود میوه صادر می‌شود.

 

مشکل اصلی اینجاست که صادرات صنایع غذایی در ایران مکانیسم مشخصی ندارد و به محض نابسامانی بازار داخل جلوی صادرات گرفته می‌شود تولیدکننده حتی برای 6 ماه نیز نمی‌تواند قرارداد صادراتی منعقد کند چون شرایط بازار داخلی کشور و بخشنامه‌های خلع‌الساعه، قدرت هرگونه برنامه‌ریزی را سلب می‌کند.

 

در تمام دنیا تعیین سیاست‌های بازرگانی خارجی بر یک سری اصول استوار است، برای مثال ظرفیت‌های تولید بالقوه، نیازهای داخل، قیمت‌های تمام شده و قیمت رقابتی محصول در منطقه، مزیت صادرات محصول تولیدی و … همه این موارد در تعیین سیاست‌های بازرگانی خارجی دخیل هستند.

 

باید بپذیریم کالای داخلی که در کشورهای دیگر مزیت دارد را صادر کنیم و همان کالا را برای مصرف داخلی از کشورهای دیگر با قیمت ارزان‌تر وارد کنیم؛ در اینجا هم به تولید داخل و تولید کننده داخلی کمک کرده‌ایم و هم از قاچاق جلوگیری می‌شود.

 

به‌طور کلی باید اشاره کنم که دولت بر اثر تحریم و کمبود منابع به ناچار تصمیمات عجولانه می‌گیرد، اما اینطور نیست که تمایلی به صادرات نداشته باشد.
 
نقش دولت در حمایت از صنعت غذا چیست؟
در هیچ کجای دنیا اینطور نیست که دولت در همه موضوعات دخالت کند، دولت باید برای همه در هر قشری بستر کار را فراهم کند، مسیر کار را هموار کند و نقش نظارتی داشته باشد و مالیات خود را دریافت کند. شرایط و بستر باید برای صادرات فراهم باشد؛ در حال حاضر صادرکنندگان نمی‌توانند از طریق سیستم بانکی و ضمانت نامه صادراتی استفاده کنند، حال سؤوال اینجاست که چرا دولت با کشورهای همسایه تفاهم‌نامه‌ای امضا نمی‌کند تا صادرکننده و یا وارد کننده برای روابط کاری از طریق سیستم بانکی خودمان وارد عمل شوند. این وظیفه دولت است محصول تولیدی یا برای بازار داخل یا صرفاً صادرات و یا برای هر دو تولید می‌شود و اگر بدون تحقیق گام برداریم قطعا شکست خواهیم خورد. صادرات علم، دانش و تجربه و ابزار خاص خود را می‌طلبد و دلیل ندارد که هر تولید کننده قطعا صادرکننده موفقی باشد.
 
 
آیا قبول دارید که صادرات صنایع غذایی ما رنگ وبوی سیاسی گرفته است؟
من به این جمله اعتقادی ندارم؛ به‌طور کامل این قضیه را رد نمی‌کنم، اما چون صادرات ما محدود به 10 کشوری است که اطراف ما قرار دارند. ما به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ماکارونی صادر می‌کردیم اما به دلیل سیاسی جلوی این‌کار را گرفتند؛ بخشی از این موضوع متأثر از مسائل سیاسی است. تحریم باعث شده تا ما با دنیا مراوده بانکی نداشته باشیم. در حال حاضر امکان صادرات نداریم. حتی واردات نیز متأثر از این قضیه است. ما دایره محدودی برای صادرات داریم و بخش زیادی از صادرات مواد غذایی ما به کشورهای افغانستان و عراق محدود شده است. اگر بخواهیم کمی پا را فراتر بگذاریم و مثلاً به آفریقا صادر کنیم اولین مشکل، حمل و نقل با کشتی است که ماهی یکبار امکان دارد یک کشتی به آب‌های ایران بیاید. بازار خارجی مطابق با میل مشتری است و این یک اصل است و باید متناسب با خواص و میل مشتری تولید کنیم.

چه ارزیابی از صنعت غذای ایران در قرن سیزدهم دارید؟
متناسب با رشد جمعیت و نیازمان باید ظرفیت‌سازی کنیم که کردیم همه این ظرفیت‌هایی که امروز می‌بینید در طی این 3 دهه گذشته یعنی از دهه 60 که جنگ در طی 8 سال به ما تحمیل شد احداث شده است. زمانی‌ در کشور برای کالاهای کوپنی سالی 250 هزار تن پنیر از کشورهای خارجی وارد و توزیع می‌کرد اما امروز ظرفیت تولید پنیر ما بیش از نیاز کشور و با بالاترین استاندارد‌های دنیا تولید می‌شود. این پیشرفت‌ها در زمانی رخ داد که کشور 40 سال در محدودیت و تحریم به‌سر می‌برد ولی صنعت غذای ایران سعی کرد از محدودیت‌ها فرصت بسازد و همراستا با پیشرفت‌های صنعت غذا در دنیا خود را تجهیز کند. امروز مدرن‌ترین دستگاه‌های تولید صنایع غذایی در کشور نصب شده و تنوع تولید لبنیات و بسته‌بندی به حدی است که مصرف‌کننده را به وجد می‌آورد در حال حاضر عمده‌ترین مشکل صنعت به‌خصوص صنعت غذا عدم ثبات در تصمیم‌گیری‌ها و تعیین سیاست‌ها و مقررات است چرا که تولید‌کننده نمی‌تواند برای سال آینده برنامه‌ای تنظیم کند و در حال حاضر به‌صورت روزمره کار می‌کند آن هم با ترس و استرس.
بزرگترین آفت برای تولیدکنندگان صنعت غذا نبود برنامه‌ریزی مدون و عدم تصمیم‌گیری‌های طولانی‌مدت برای تولید و صادرات است. 40 سال پیش در کشور ما حشره‌کش وارداتی بود و نمی‌توانستیم تولید کنیم، اما امروز تمام مشتقات بسته‌بندی در داخل کشور تولید می‌شود. من معتقدم باید این اطمینان را به مردم بدهیم که برای توسعه کشور باید سرمایه‌گذاری صورت گیرد و تا زمانی‌که سرمایه راه خود را به مسیر تولید پیدا نکند تولید رونق نمی‌گیرد، چرا که رونق تولید سبب ایجاد ثروت، درآمد و اشتغالزایی می‌شود. بیکاری فسادآفرین است و اگر تولید شغل در کشور صورت پذیرد بزرگترین خدمت را به قشر جوان کشور کرده‌ایم که بخشی از این مهم برعهده دولت است.
(یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰) ۱۲:۵۳

پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها